دل

دیروز داشتم به یکی میگفتم

دندونی که درد میکنه رو میکَنن، میدازن دور…

اما سری که درد میکنه، راهش قطع کردن گردنش نیست…

 

ساده س…؟ اما توی خیلی از موقعیت های مشابه همین کار رو میکنیم…

یا کسایی که میخوان بهمون کمک کنن این رو پیشنهاد میدن

ادامه خواندندل

باشد

تو راست میگویی

من از تبار غم و مقیاس های ساده ام

و تو از حوادث مطلوب و ناگریز خرد

حرف هایت قبول

حالا تو راه خود می روی و من

‏                  راه دیگری

اما یادمان نرود

هرکس زودتر به خورشید رسید

دستانش را تا بی نهایت خدا بگشاید

و برای دیگری دعا کند

شاید دیر فهمیده باشیم

شاید

اما برای خداحافظی

هیچ وقت دیر نبوده، نیست

خداحافظ

به امید دیدار

وعده مان ایستگاه خورشید

آنجا که ساکنان همیشه فریاد

خدا را می خوانند

ادامه خواندن

درد عوض شدن … درد عوضی شدن

دوران بلوغ، حدود سال های راهنمایی

دردای عجیبی میاد سراغ آدم

مامانم میگفت مال قد کشیدنته، داری بزرگ میشی

کشاله های رونم،

درد زیادی کشیدم

بزرگ شدم

رسیدم به ۱۸۳

الآن

کسی بهم نمیگه داری بزرگ میشی

حس نمیکنم که دارم بزرگ میشم

اما

دارم همون درد رو حس میکنم

از درد ِ بزرگ شدن بدم میاد

از بزرگ شدن هم

از مثل خیلی ها شدن

———–

پ ن: چند خط دیگه رو هم توی کامنت ها نوشتم. به هم مربوط نبودن

ادامه خواندندرد عوض شدن … درد عوضی شدن