واقعیت اینه که همونقدری که دوست نداریم لحظه های خوش زندگیمون رو فراموش کنیم، دوست نداریم لحظه های تلخش هم فراموش بشن
برای همینه که مینویسیمشون، میکشیمشون، ازشون عکس میگیریم… سعی میکنیم که حفظشون کنیم. مثل یه گنج شخصی، مثل یه جای زخم کهنه همراه با کلی داستان و خیال و راز
و کیه که لذت ور رفتن و کندن یه زخم کهنه رو تجربه نکرده باشه
البته همیشه عده ای هستن که فرار میکنن، عده ای که…
بیخیال… هر زخمی داستانی داره و هر داستانی بازیگرهایی
من یکی که خیلی لحظات بد یادم نمیمونه!
هوم
به جدیت بهش فکر نکردم واقعا!
مرسی
هوم