یکی شدن
گاهی برای اینکه حال دیگری بهتر باشه
تو باید خودت رو درمان کنی
و این میتونه یه داستان عاشقانه باشه
![کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک](https://www.tazad.ir/wp-content/uploads/2024/06/پاندای-بزرگ-و-اژدهای-کوچک-تضاد-531x900.jpg)
این دو پای عجیب
آدم ها
تو کل زندگی
دنبال عشق ن
و وقتی بهش میرسن
در مقابل این عظیم ناشناس غیر قابل پیش بینی
فرار میکنن
اونی که بمونه…
خالق خندان
خدایا تو که تنها بودی
این شوخی ها رو از کی یاد گرفتی؟
چرا هر وقت که دیگه دنبالش نیستیم، بهش میرسیم
چرا همیشه حس دیر رسیدن بهمون میدی؟ دوست داری دست بندازیا…
یه روز خودم رو پیدا میکنم
هیچی جذاب تر از اونی نیست، که -درست یا غلط- میدونه از زندگی چی میخواد…
“ترسناک ِ دوست داشتنی” یا “آمدنم بهر چه بود؟”
ناشناخته های جذاب
یا
امن تکراری؟
جبر or شانس
یه بار چشمم رو بستم و از خیابون رد شدم
میخواستم ببینم زندگی ارزش زنده موندن داره یا نه
انگار داشت
اما وقت های کمی هست که میفهمم چرا ارزشش رو داره
تو
یکی از اون وقت هایی…
داستان
+ یه داستان برام تعریف کن
– چجور داستانی؟
+ یه داستانی که پایانش خوش باشه
– چیزی به اسم پایان خوش نداریم
همه پایان ها غم انگیزن
+ پس یه داستان خوش تعریف کن
ولی وسطش تموم ش کن…
فاصله ی آدم ها
چی میشه که
یه چیزهایی
یه کسایی
از دورترین فاصله ها هم باز بهت نزدیک ن
و یه کسایی از نزدیک ترین فاصله ها ازت دور