چند وقت پیشا ، منم یه عکس پیدا کردم که ، فکر می کنم مالِ امتحان نهاییه سال سوم راهنماییم بود !
.
دوستام…
ریختم…
بچگی…
هرچند من از همون اولشم هیچوقت کوچولو نبودما ولی خوب ، بچه بودم دیگه
حال خاصی داره
یهو پرت می شی قدیم
خاطره های خوب و بد ، دوستاشتنی ها!!!
یادش بخیر کلن بچگیا
پیش دوران عجیبی بود. یه چیزی تو مایه های سربازی، که خوبه، ولی دیگه حاضر نیستی تکرار بشه(قبلنم گفته بودم؟!) اتفاقن اون شب که داشتم می کمدمو جمع می کردم نامه ای که به حسین آقا نوشته بودمو پیدا کردم، راجع به لغو شدن اردو و اینا… ( :آه، :فکر کردن، خاطره، اینا…)
بی شک هیچ کدوم از خواننده ها حس و حال اون روزا رو نمی فهمن، کما اینکه اگه اونا از شرایط خودشون بگن ما نمی فهمیم. حتی من که دورادور دنبالتون بودم…
پیش عکسای قشنگ تری هم داشتا!
خوش به حالتون
البته نه زیاد!
درسته من از پیش دانشگاهیم و یا دوران دبیرستانم خاطرات زیادی ندارم، ولی در عوض تجربه 2 سال زندگی تو یه شهر عجیب غریب رو دارم که شماها ندارید! :دی
دلتون بسوزه اصلاً!!!
:دی
می بینم که همه دارن نوستالژیک میشن!
کلا اون موقعا که مدرسه می رفتیم کلی خوب وبد.سرمون گرم بود و کلی هدف داشتیم.من یه عکس دارم مال اردوی عید سال پیش.رفته بودیم پشت بوم مدرسه برا خودمون مثلا درس می خوندیم!هیچ پشت بومی دیگه اون جوری بهم مزه نداد
پاک شد
که چی مثلن الان من اوولم !!!؟؟؟
آهان الان مهربون باشم ؟؟؟
باشه
ولی کلن قهرماااا
شما همیشه اول بودی و هستی و خواهی بود
نه! کی گفته گوشات مخملیه؟!
D:
نوشابه می خوری برات باز کنم؟؟؟؟!!!!!!!!!ه
اگه مجبورم نکنی قوطیش رو هم مصرف کنم(!) آره
چند وقت پیشا ، منم یه عکس پیدا کردم که ، فکر می کنم مالِ امتحان نهاییه سال سوم راهنماییم بود !
.
دوستام…
ریختم…
بچگی…
هرچند من از همون اولشم هیچوقت کوچولو نبودما ولی خوب ، بچه بودم دیگه
حال خاصی داره
یهو پرت می شی قدیم
خاطره های خوب و بد ، دوستاشتنی ها!!!
یادش بخیر کلن بچگیا
ـ از اولشم گنده بودین خونوادگی!
ـ پرت میشی، اما گاهی همونجا گیر میکنی…!
ـ و غیر دوست داشتنی ها
که حتا برای همون ها هم دلت تنگ شده
ـ کلن موافقم!
می خوام سد سال موافق نباشی
کدوم گوری هستی !!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یاد مسعود شصتچی افتادم !!!ه
میگفت :ه
من از بچگی خیلی خوب شوت می زدم !!ه
پیش دوران عجیبی بود. یه چیزی تو مایه های سربازی، که خوبه، ولی دیگه حاضر نیستی تکرار بشه(قبلنم گفته بودم؟!) اتفاقن اون شب که داشتم می کمدمو جمع می کردم نامه ای که به حسین آقا نوشته بودمو پیدا کردم، راجع به لغو شدن اردو و اینا… ( :آه، :فکر کردن، خاطره، اینا…)
بی شک هیچ کدوم از خواننده ها حس و حال اون روزا رو نمی فهمن، کما اینکه اگه اونا از شرایط خودشون بگن ما نمی فهمیم. حتی من که دورادور دنبالتون بودم…
پیش عکسای قشنگ تری هم داشتا!
تو از کجا دیدی فضول؟!
تا قشنگ چی باشه
اون اردو خیلی خاطرس. هم سختی هاش، هم شوخی ها و کارهاش
اما آره، عکس هایی که بیشتر حال و هوای پیشی بودن داشته باشه، هست
آن می شی یا بزنم بکشمت !!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوش به حالتون
البته نه زیاد!
درسته من از پیش دانشگاهیم و یا دوران دبیرستانم خاطرات زیادی ندارم، ولی در عوض تجربه 2 سال زندگی تو یه شهر عجیب غریب رو دارم که شماها ندارید! :دی
دلتون بسوزه اصلاً!!!
:دی
تو هم تعریف کن خب
به قول سعید هر چقدر هم که هر کدوممون بیایم تعریف کنیم اون یکی نمی فهمه
ببخشید مریم بانو !!ه
نکنه تو شهر آجیلی دو سال بودی!!!؟؟؟؟ه
چه باغ و بولاغی داشته اونجا !
از لحاظ فضای سبز وضعمون خوب بود!! :دی
من کلاً دو، سه روز مدره موندم واسه درس خوندنموندم
ولی چند تا از بچه ها میموندن واسه درس
از همون دو،سه روز چند تا خاطره باحال از نظر خودم واسم مونده
نه بابا، ما زیاد موندیم اگه شب منظورته
شاید جمعن نزدیک یک ماهی بشه
می بینم که همه دارن نوستالژیک میشن!
کلا اون موقعا که مدرسه می رفتیم کلی خوب وبد.سرمون گرم بود و کلی هدف داشتیم.من یه عکس دارم مال اردوی عید سال پیش.رفته بودیم پشت بوم مدرسه برا خودمون مثلا درس می خوندیم!هیچ پشت بومی دیگه اون جوری بهم مزه نداد
اون کلمه ای که نمی تونی بخونی آخر جمله ی اول بود ، بود!:دی
آفرین!
یادش بخیر بچگیا !!!ه
دوس داشتم بزرگ شدم اندی ( اون خوانندهه که خیلی خوشحاله) بشم!!!
:)))))))))))
آخر آرزو بوده
:))))))))
ایول!
من فول آلبومش رو دانلود کردم
اما دلم نمیاد گوش بدم!! کلی آهنگه
لابد مریم هم میخواسته اون زنه که باهاشه بشه! :دی
:))))))))))
نه من می خواستم دختر آتیشپاره باشم که بهم پیشنهاد بده برم باهاش برقصم
:)))))))
از اینی که هستی بیشتر؟
!! :دی