الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها
به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی‌خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها
حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها
فک کنم آقای شریعتی بو د که گفته بود دوست داشتن بهتر از عاشق بودنه
خوشحالم که آدمای زیادی هستن که دوسشون دارم، اما
هنوز انقدر خودخواه نیستم که عاشق کسی باشم… ه
یه سوال
به نظرتون هرچی دوستای آدم بیشتر بشن، محبتش به اونها کمتر میشه؟
به عبارت دیگه؛ آیا محبت آدم ها یه مقدار محدود ِِ و با داشتن دوستای بیشتر، سهم هرکدوم از دوست ها از محبت ِ آدم، کمتر میشه؟
عکس: همون کاشان که نیومدید
!
با اجازه بزرگترا فعلاً خودم اینجا زنبیل می ذارم تا فکر کنم و جواب بدم
B-)
man tarazesh nakonam namardam!
hala bebinin!
اول ممنون شعر قشنگی که آوردی
چون منو برد به 7 8 سال پیش که نهال حیرت اوهام تازه اومده بود
و نزدیک به 3 ماه تنها موزیکی بود که گوش می دادم
مرسییییییییییییی
عاشق بودن منو که میدونی چیه
ولی موضوع دوست داشتن
توی دنیای ما دوست داشتن ثابت نیست
چرا؟
به این دلیل که میگم
دوست داشتن انرژی مثبتی هست که تو از خودت آزاد می کنی
از اونجایی که مقدار انرژی موجود در کیهان ثابت هست
پس تنها تبادل انرژی بین انرژی مثبت و منفی هستش
پس نتیجه این میشه که اگه دوستای آدم بیشتر بشه محبت و دوست داشتن کم نمیشه
بلکه دوست نداشتن ها کم میشه
امیدوارم منظورم رو از جمله بالا گرفته باشی
یه تجربه شخصی
وقتی دوستای آدما بیشتر میشه
وقتی که برای هر آدم در نظر گرفتی کمتر میشه
و خود این باعث عذاب آدمی میشه
برای همین کمیت مهم نیست
کیفیت مهمه
من آدم رفیق بازیم
چون خونگرمم هستم رفیق تا دلت بخواد دارم
ولی بهترین رفیقم اول خودمم
سعی کن رابطت رو با خودت بهتر کنی
اونوقته که میتونی با بقیه بهتر باشی
به نظر من این جوری نیست امین
من خودم دوستای زیاد و دارم و همه شون رو خیلی دوست دارم
اینجوری نیست که بگم وقتی تعداد دوتام از ده تا میشه بیست تا، محبتم هم به هر کدوم به جای ده تا 5 تا میرسه چون باید این تناسبه همش رعایت بشه!!!!ه
ولی چیزی که ممکنه اینجا دردسر ساز بشه میزان زمانی هست که ما برای دوستامون اختصاص دادیم
مسلماً 4 ساعت رو راحت تر میشه بین 10 نفر تقسیم کرد تا بین 20 نفر
:)
تازشم تازشم
خود دوسته هم خیلی شرطه که کاری کنه یه موقعی از محبتی که بهش می رسه کم نشه
با ندیدن محبتی که بهش میشه
با پس زدنش
با ایراد گرفتن ازش
و با نشون ندادن متقابل محبتش باعث میشه جای خودش رو به کسی بده که محبت رو بیشتر درک می کنه
:)
شوخی :ه
نئو همه فهمیدن بسه دیگه
.
دیگه داری شورشو در میاریاااااااا
.
=)))))))))))))))))
.
:دی :دی
.
.
.
جدی :ه
می دونی جریان چیه ؟
دو دسته آدم داریم :
1. اون دست از آدما هستن که محبتوش جسمیه و چون جسم محدوده پس انداره محبتشون هم محدود می شه و اونوقته که وقتی دایره دوستیاشون شعاش زیاد می شه از محبت کم میارن ….ه
2. دسته ای از آدمام هستن که تمام محبتشونو ریختن تو روحشون و به وسعت روحشون محبت می کنن و اونجویه که هر چی شعاع دایره دوستیشون بیشتر بشه به حال اونا فرقی نمی کنه ….ه
البته اینم بگم واسه همه چیز اینطوره
مثلن گاهی وقتا عشقمون اونقدر بزرگو عمیقه که واقعن نمی تونیم تو جسممون نیگهش داریم خفمون می کنه و باعث جنون می شه واسه همین از روحمون استفاده می کنیم
یا حتی غمامون یا نفرتمون یا چیزایی که احتباج به درک عمیق داره …..ه
.
.
.
من به قدرت روح معتقدم شدیدن
البته این مبحث خودش به تنهایی خیلی جای بحث داره فعلن همین قدرش مربوط به پست تو می شه
.
.
.
نئو دچار کمبود عکس شدم
.
پس کی بازم از عکسای خودت می ذاری
البته عکسای جدید
.
منتظرم
.
به نظر من این جوری نیست نئو
من خودم دوستای زیاد و دارم و همه شون رو خیلی دوست دارم
اینجوری نیست که بگم وقتی تعداد دوستام از ده تا میشه بیست تا، محبتم هم به هر کدوم به جای ده تا به 5 تا میرسه چون باید این تناسبه همش رعایت بشه!!!!ه
ولی چیزی که ممکنه اینجا دردسر ساز بشه میزان زمانی هست که ما برای دوستامون اختصاص دادیم
مسلماً 4 ساعت رو راحت تر میشه بین 10 نفر تقسیم کرد تا بین 20 نفر
:)
تازشم تازشم
خود دوسته هم خیلی شرطه که کاری کنه یه موقعی از محبتی که بهش می رسه کم نشه
با ندیدن محبتی که بهش میشه
با پس زدنش
با ایراد گرفتن ازش
و با نشون ندادن متقابل محبتش باعث میشه جای خودش رو به کسی بده که محبت رو بیشتر درک می کنه
:)
به نظرم اصلا استدلال قشنگی نداشتی که با زیاد شدنشون محبتت کم بشه. بهتر بگی دوستات که زیاد میشن وقت کافی نداری به بقیه سر بزنی مثلا. اینجوری بهتره. مثل الان که با گذر سایت میای تو پیجمو میری . :دی
قبلا کلی پیج رنگین میکردی اما الان باید دنبالت بگردیم تا پیدات کنیم و حال و احوالت رو بپرسیم. (وینک
چقدر خلق الله طرح مساله کردن که اصلاً تو مود ِ خوندنش نیستم
فقط نظر خودم رو مفید و مختصر می گم
که روح آدم ها خیلی بزرگه و توی دوتا مورد تا اندازه ی مورد نیاز کش میاد
یکی دوست داشتنه و دیگری رنج کشیدن
شاید موارد دیگه ای باشه که من چون تجربه شون نکردم در موردشون هم حرفی نمی زنم
به نظر من
مشکل از عنصری به اسم محبت نیست
از موجودی به نام انسانِ
که نمیتونه تعادل رو برقرار کنه
و اکثریت هم از همین جمله هستن
آنکه می گوید دوستت دارم
خنیاگر غمگینی است
که آوازش را از دست داده است
ای کاش عشق را،
زبان سخن بود…ء
کلی چیز اینجا نوشته بودم.فرستاده نشد. فکر کردم همین گویا باشه و اینا.
kashano mikeshi be rokhe ma jeghel?????? bezanam tu dahanet?? biam dame matabet??? ha bezan zango..
قبلا گفته بودم بهت نظرمو …
مریم بانو رو دوس دارم . خیلی
حرفای حسینو دوس داشتم . البته با اون قضیه ی تعادلی موافق نیستم . چرا نمیشه فک کرد دوست داشتن و دوست بودن با آدما فقط یه جور تولید انرژیه ؟ مگه ماده نمی تونه به انرژی تبدیل بشه ؟ خب آدمم شاید همین کارو می کنه .بعدا خودت بهش اینو بگو
کسی نمیاد اینا رو بخونه دیگه ؟ پاشو برو اولین پستای آدما رو بخون … دیدی خل شدم رفت؟