۵۵۱
نوشته شده توسط امین در 6 فروردین 1390آدمیزاد میل عجیب و احمقانه ای برای اینکه بدونه ” آخرش چی میشه؟ “
و نهایتن غصه خوردن از اینکه ” چرا تموم شد ” داره
وبلاگ
نوشته شده توسط امین در 30 مرداد 1388بچه ها دنبال کد کامنت باکس میگشتن، تو این سایت ها یه تعدادی هست
من که هنوزم بهشون علاقه ای ندارم! اگر کسی استفاده کرد و راضی بود، به ما هم خبر بده.
دنبال یه قالب قشنگ ِ سازگار با پرشین بلاگ میگردم. این قالب خیلی سازگار نبود، یه مقدار کدش رو ویرایش کردم تا لینک های پیشنهادی رو قرار بدم و اینا، اما خیلی باهاش راحت نیستم؛ اگر کسی قالب قشنگ سراغ داره ممنون میشم خبر بده.
کامنت هایی که حس کنم میشه جواب داد رو جواب میدم، لطف کنین گاهی به کامنتای قبلیتون سر بزنید
کماکان فیس بوک و وردپرس مارو راه نمیدن و اصلن هم معلوم نیست چرا…؟!
یک دیدگاه
دسته‌بندی : پرشین بلاگ, قدیمی
شروع دوباره
نوشته شده توسط امین در 30 مرداد 1388
خُب دیگه، با بسته شدن یاهو ۳۶۰ و فیلتر شدن بقیه جاها دیگه باید بعد از حدود ۲ سال این وبلاگ رو راه بندازم
ببخشید که هنوز رو به راه نیست!
سلام خونه ی جدید
و احتمالن دوستای جدید
عکس: کاشان – ابعاد یه مقدار بزرگ تر
علی الحساب این لینک رو هم ببینین »
طبق روال معمولم، اینم یه آهنگ » THE SECRET WEDDING
یک دیدگاه
دسته‌بندی : آهنگ, پرشین بلاگ, عکس, قدیمی
شروع دوباره
نوشته شده توسط امین در 21 تیر 1388
اصولن دوستی فقط شروع میشه، تموم نمیشه؛ مگر اینکه… بگذریم
به هرحال یه جابجایی پیش رو داریم که مثه خیلی چیزای دیگه اختیارش با ما نیست
اگر کسی خواست بگه تا به وبلاگش لینک بدم و اونایی هم که بهشون لینک دادم اگر خواستن بگن تا عنوان یا لینک رو تغییر بدم
اینجا آهنگ هایی که توی پست های ۳۶۰ ام گذاشته بودم و بیشتر دانلود شدن، هست. هرچند فولدری که ۲۰تا آهنگ با بیشترین
دانلود توش بود، پاک شده و باکس هم هنوز هیچ کاری نکرده
عکس تزئینی ِ ! :)) عکاسش هم من نیستم
G.A.
نوشته شده توسط امین در 30 خرداد 1388خب دیگه
از این به بعد همه ، از علما گرفته تا سیاسیون و بوش و اوباما و بقال سرکوچه و فاطی [رجبی ] و غیره اعلامیه خودشون رو به دست صدا و سیما میرسونن و البته صدا و سیما بدون جانب داری منعکس می کنشون
از در و دیوار تحلیل صحبت های آقای خامنه ای سرازیر میشه
شکایت های مردمی از تظاهرات و شلوغی به دست نیروی انتظامی میرسه
عده ای چندجای دیگه رو به آشوب می کشن که صدالبته سبز هستن
بعد نیروی انتظامی بدون سر و صدا مادرشون رو… چیز! خودشون رو دستگیر می کنه
تعدادی از صندوق ها باز شماری میشه و تذکراتی داده میشه
بعد همه از همدیگه راضی میشن
موسوی و کروبی و احمدی نژاد و رضایی باهم میرن سیزده به در
صدا و سیما چنتا فیلم شاد برامون میذاره
همه از وحدت و امام (ره) و جنگ و جبهه و حضور ملی و در صورت لزوم امام علی (ع) صحبت می کنن
بعد همه دور هم به بی بی سی و آمریکا و خواهر و مادرشون سلام میرسونیم
مخابرات هم میفهمه کی انگشتش رو کرده بود تو سوراخ رفت و آمد اس ام اس ها و مشکلات فنی طرف و انگشتش و اس ام اس رو حل می کنه
بعد دیگه… بازم بگم؟؟ انقدر ابلهی؟ انقدر ابلهیم؟
هنوزم معتقدم خیلی پیچیده تر از این حرف ها بود. اینکه فک کنیم حکومت میخواست بازیمون بده تا رأی جمع کنه هم منصفانه نیست به نظرم. راحت ترم بگم یه حرکتی شروع شد، و وقتی گرد و خاک بلند شد، همه دیدن خر تو خره و هرکی خواست سهم خودش رو بکنه. و نتیجه شد بازی ای که هیچکس نه برد و نه باخت
همه بردن … همه باختن
(۲) اهوالپرثی
نوشته شده توسط امین در 10 بهمن 1387 … آدم به دو دلیل یاد کودکیش می کنه
اول اینکه دلش مثل آینه پاکه ، درست مثل بچه ها
دوم اینکه عقل سلیم میگه آدمیزاد باید هم سطح آدمهای دورو برش صحبت کنه ؛ اینطوری هم بهتر میتونه رابطه برقرار کنه ، هم راحت تره
البته دو مورد بالا خیلی جای بحث ندارن ، بیشتر یه موضع گیری از سرلجبازی هستن! ا
اما اگه بخوام جواب این پست پگاه رو بدم ، باید بگم به نظر من ، اغلب (و شاید همه ی) مواردی که یه پسر اینجوری با یه دختر برخورد می کنه ، بیشتر دنبال رسیدن به اون دختره و با اونطوری حرف زدن هم صرفن میخواد با لوس بازی و بازی دادن اون دختر ، بهش نزدیک بشه
قبول دارم که پسری که این کار رو می کنه بی شرفه ، اما دختری هم که اونجوری بازی می خوره احمقه! ا
(۱) اهوالپرثی
نوشته شده توسط امین در 3 بهمن 1387شلام…می سی عسیسم…آآآششششقتم…قلبونت بوسبوس… ا
این دخترا… واللا! ا
پی نوشت : خدا رحم کرد نوشتم این ، نه همه ! :دی
معجزه
نوشته شده توسط امین در 2 بهمن 1387اگه رئیس جمهور ِ محبوب ، معجزه ی هزاره ی سوم باشه ؛ این فاطمه رجبی و آقا الهام* معجزه ی هزاره ی چهارم تا اِن ام هستن
ا
تشخیص اینکه کدوم شوهر اون یکیه با شما *
Entry for January 18, 2009
نوشته شده توسط امین در 28 دی 1387
معلومه که کلی درس میخونم نه؟؟!! :(( ا
راستی تا حالا شده رو یه عکس کار کنین ، اونوقت حجم فایل موقت فتوشاپ بشه ۱۸ گیگ؟! من نیاز به یه ابر کامپیوتر دارم! لطفن
اینم اعصابمه
ا
پی نوشت ۱ : من بگم غلط کردم خوبه؟! راضی میشین؟؟
پی نوشت ۲ : یه عده بدتر از خودمون رو جمع کردیم تو فرند لیستمون! اوهوم! :دی
پی نوشت ۳ : اون “چیز” آبی ها که زیرشون خط داره اسمشون لینکه! روشون کلیک کنین یه اتفاقات خارق العاده ای رخ می ده! باور کنین
پی نوشت ۴ : حسن! تو یه روانی هستی! ا
بعدن نوشت : یعنی هیچکس کنجکاو نشد ببینه اون عکس چی بوده؟ کجا بوده؟ کی بوده؟ یا کجای کی بوده؟! چمیدونم از این حرفا :دی
!همه بیان یاری کنن ، امین شوهر داری کنه … البته روم به دیوار ها
نوشته شده توسط امین در 17 آذر 1387Deleted…
Beauty?!
نوشته شده توسط امین در 12 آذر 1387طرف ۶۰ میلیون خرج کرده ، تا زنش زیباتر بشه! ا
پسر عمه جان ، خاک بر سر خودت و زنت! ا
Entry for … Forever
نوشته شده توسط امین در 7 آذر 1387معمولن کمتر کار یا کمتر چیزی هست که اونقدر جذبم کنه که تا آخرش برم
میشه گفت هیچ کتابی رو تا انتها نمیخونم ، چه درسی ، چه برای امتحان ، چه داستان و رمان و غیره… ا
یادمه اولین و شاید آخرین کتابی رو که تا انتها و توی دو روز خوندم ، چند ماه پیش یکی از دوستام بهم معرفی کرد و بعدش خود اون دوستم حدود دو ماه غیبش زد
… و حالا هم یه کتاب دیگه. میشه گفت از وقتی بازش کردم ، حتا تکون هم نخوردم… کلی از جملاتش رو یادداشت کرده بودم که بذارم اینجا
اما الان ، سرم داره میترکه… پر جمله ست… ا
ا
ا
ا
پی نوشت
روی ماه خداوند را ببوس
اینکه اسم کتاب رو ننوشته بودم به این دلیل بود که تصور می کنم گاهی حتا علائق یک نفر هم بسته به روحیش در زمانی خاص، با زمانهای دیگه بسیار متفاوته. چه برسه به علائق انسانهای مختلف
اینکه اسم کتاب رو ننوشته بودم به این دلیل بود که تصور می کنم گاهی حتا علائق یک نفر هم بسته به روحیش در زمانی خاص، با زمانهای دیگه بسیار متفاوته. چه برسه به علائق انسانهای مختلف
توقیف ۲
نوشته شده توسط امین در 17 آبان 1387
بدون دیدگاه
دسته‌بندی : قدیمی, یاهو 360
Rain again
نوشته شده توسط امین در 13 آبان 1387
وقتی بدون چتر میری بیرون …
سعی کن از ذره ذره های بارون و لحظه لحظه های خیس شدنت لذت ببری… ا
ا
پی نوشت یک : هوا ، بس ناجوانمردانه … دو نفرس! ا
پی نوشت دو : یکی به من بگه وقتی حدود ۳ ساعت طول کشیده تا خودم رو از تجریش برای یه کلاس جبرانی برسونم به افسریه ، اونوقت با یه کلاس خالی مواجه میشم که نه استاد بی شرفش اومده و نه دانشجوهای بی شرف ترش ، باید چیکار کنم؟؟! ا
پی نوشت سه : اگه آهنگ متال همراهم نبود ، همونجا میشِستم گریه می کردم! ا
پی نوشت چهار : موقع برگشتن از دانشگاه ، خیابونها که رسمن قفل بودن. داشتم با مترو بر می گشتم که از اون پایین ـ مایین ها یه صدای بچه گونه با لحن جالبی گفت : مامان من له شدم!! ا
!ا ُق ، شایدم عُق
نوشته شده توسط امین در 28 مهر 1387هر وقت یه زنبور رو جوییدی ، حال امروز منو می فهمی! ا
!تورو خدا خب
نوشته شده توسط امین در 11 مهر 1387
خسته شدم انقدر سیستم ویروسی دیدم و انقدر ویروس پاک کردم برا بقیه! زحمت بکشین برین اینجا یکی از بهترین مجموعه های امنیتی فعلی دنیا رو دانلود کنین
شد ، بگید کلید جدید بدم بهتونblack list اکسپایر شدنش هم با من! چشمم کور ، دندم نرم! هر وقت
