نوشته شده توسط امین در 7 آذر 1388

جمعه عصر، شبکه دو داشت یه فیلم نسبتن بیخود میداد که اسمش رو هم درست یادم نیست

اما این جملش یادم موند

این چه مسلمونی ایه که هر روز داره ما رو از هم دورتر میکنه…

———–

نسبت به این پستم احساس عذاب وجدان دارم، نمیدونم چرا حتا کامنت هاش رو هم نخوندم. بریم سراغش

۱۰ دیدگاه دسته‌بندی : وردپرس

۱۰ دیدگاه برای “”

  1. unique گفت:

    امین به نظرم یه بار برای همیشه باید این مسئله رو با خودت حل کنی !
    یادت میاد ؟ راجع به کتاب مستور با هم حرف زدیم ، خوب گاهی وقتا اینجوریه ، بهتره خودتو اذیت نکنی !
    یه روزی برات پیش میاد و اونوقت همه چیز دستگیرت می شه !
    .
    این عذاب وجدانتم شاید واسه اینه که فکر می کنی عشق و عاشقی با اعتقاداتت در تضادن !
    در اکثر موارد هم هستنا ، اما موردا همشون مثل هم نیست ، خیلی از عشقا پاکه !
    .
    نمی دونم چه جوری برات بگم ، اما وقتی خودت اون حسو تجربه کنی ، اونوقت به حال امروزت شاید بخندی
    .
    :)
    .
    خوب آخه از وقتی یادم میاد تو با این مسائل مشکل داری !
    .
    پست قبلیتو ببین !
    .
    باید تجزیه تحلیلت کنم !
    به زودی ، منتظر باش

  2. maee گفت:

    ها واقعا
    راس گفته

  3. مریم بانو گفت:

    اوهوم…
    نشد در این باره باهات حرف بزنم
    ولی با داداش مهدیت درباره اش حرف زدم
    رجوع کن به پست یکی مونده به آخرم. یه بخش کوچیکش همون حرفا بود. البته هنوزم شک دارم… هنوزم نمی دونم دارم درست میرم یا نه…

    :|

    اگه چیزی از حرفام نفهمیدی اشکال نداره. حضوری می بحثیم

  4. سینا گفت:

    این جمله از دست نویسنده در رفته بود!!!!

  5. موبد گفت:

    خب الان جنس تقلبی زیاد شده
    مسلمونی تقلبی هم که دیگه بعله

دیدگاه‌تان را ارسال کنید ...


Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.