=))

نوشته شده توسط امین در 19 بهمن 1389

اینو یکی از دوستان برام نوشته بود که بنویسم برا استادی که با ۹ انداخته بود منو. من که روم نشد! اما خدا بود :)) ‏ باشد که به کار شما بیاد!‏

به “۱” فکر می‌کنم که کوچک‌ترین عدد قابل شمارش ریاضی هست. به اینکه گاهی همین “۱” ناقابل می‌تونه چه تاثیری تو سرنوشت آدم‌ها داشته باشه. به اینکه گاهی چقدر چرخ روزگار می‌تونه بخاطر بودن یا نبودن همین “۱” تندتر یا کندتر بچرخه.
مثلاً اگر شما “۱” روز قبل از امتحان ایمیل من رو می‌دیدید شاید هیچ وقت من به چنین چیزی فکر نمی‌کردم. یا اینکه اگر رتبه من در امتحان میان ترم “۱” نمی‌شد، شاید هیچ وقت چنین جرأتی در من برای نوشتن این خط ها پیدا نمی‌شد. همین کم بودن این “۱” حقیر توی نمره من باعث شده مجبور باشم “۱” ترم تحصیلی بیشتر مهمون دانشگاه بشم. و شاید همین نبودن این “۱” باعث بشه خط زندگی من کلاً “۱” سال عقب‌تر بیفته…
و عجیب بودن این بازی وقتی برام بیشتر می‌شه که ببینم کلید حل این مشکلات فقط به دست “۱” نفر باشه. “۱” نفر که می‌تونه باعث بشه “۱” نفر دیگه از فرصت زندگی که هر روزش فقط “۱” بار نصیب آدم می‌شه استفاده بهتری ببره و تن به تکرار و عقب افتادن نده…‏

۲۹ دیدگاه دسته‌بندی : وردپرس

۲۹ دیدگاه برای “=))”

  1. مریم بانو گفت:

    دوستت خیلی کارش درسته.
    دمش گرم
    :دی

  2. 2nya گفت:

    =))
    ای ول

    یاد سینا افتادم وقتی اولین درسشو افتاده بود!

  3. snowy گفت:

    Very impressive, if I was your teacher and the text sent to me because my happy days, you’d score

  4. سعید گفت:

    خیلی خوب بود :)) بنویسش دیوونه، شک نکن استادت حال می کنه

  5. مریم بانو گفت:

    بیا
    :دی
    کیه که قدر بدونه آخه؟
    :دی

    • امین گفت:

      خودت روت میشه اینو بدی به استادت؟
      بعدش روت میشه بری دانشگا؟

      تازه اونشب باقالی پلو خورده بودی…! خودت اعتراف کردی

      • جالبه
        بعد از اون ماجرا اتفاقن من روم نشده تا حالا با اون استاد درس بردارم
        با صدتا استاد بدتر برداشتم و دنم سرویس شده، فقط چون روم نشده دیگه به چشمای اون نگاه کنم
        بعد که به‌اش فکر کردم دیدم فرقی هم نمی‌کرد، اگه حتا اون یه نمره رو به‌ام می‌داد باز هم نمی‌تونستم باهاش درس بردارم دیگه

  6. =))
    این دوست‌تون “1” ان اصلن (پول نوشابه رو بعدن می‌گیرم از خودش).

    • امین گفت:

      ای خاک بر سر همتون!!
      شماها برا یه درس همچین خفتی رو قبول میکنین یعنی؟!

      • در حالت عادی که نه
        ولی به خیلی شرایط روحی بستگی داره
        دروغ چرا، من قبلن این کار رو کردم اصلن
        اون ترمی که امتحانا افتاده بود بلافاصله بعد از انتخابات
        البته تاثیری هم نداشت

        ترسی ندارم که بگم یه کار خفت‌بار کردم، ولی این آن‌چنان هم خفت‌بار نیست به‌نظرم. گاهی می‌شه با توضیح شرایط-ات فرصت یه قضاوت منصفانه‌تر رو بدی به کسی که داره قضاوت‌ات می‌کنه. این حرف تو انگار اینه که یکی که قاتل نیست بره دادگاه، و وقتی حکم اعدام‌اش رو به اشتباه صادر کردن دفاعی نکنه از خودش.به این شوری نیست، ولی یه همچین چیزیه.
        البته قبول دارم که درد-کشیدن و بزرگ‌شدن زیاد هم‌خوان نیست با این کار، ولی آدم هیچ‌وقت نمی‌تونه مطمئن باشه همیشه کار بهتر رو انجام می‌ده. اگه برگردم عقب اون نامه رو نمی‌فرستم، ولی همون موقع توو اون شرایط نتیجه‌ی بالا-پایین کردن‌های ذهنم این شده که بنویسم.
        یه وقتایی آدما کم میارن واقعن. آستانه‌ی درد فرق می‌کنه، ولی بالاخره اتفاق می‌افته واسه هرکسی.

        شاید یکی به کار تو بگه غرور بی‌جا، یکی به کار من بگه خفت. راستش با این‌که خودم یه طرف ماجرا-م، به‌نظرم به خفت نزدیک‌تره. ولی گاهی انقدر فشار روحی زیاد ی‌شه که چاره‌ای نمی‌مونه. بعدش خودت هم باورت نمی‌شه چی‌کار کردی.

      • ولی خب با همه‌ی این حرفا هم هنوز چیزی از باحال‌بودن این نامه کم نمی‌شه

        • امین گفت:

          اما در کل من این کار رو نمیپسندم
          البته به اون استاد گفتم که مجبور بودم حتا توی زمان امتحان ها هم برم سرکار
          اما این نامه رو روم نشد
          یه جورایی حس میکنم درست نیست. کلی از دانشجوها همینطوری نمره میگیرن و این ناحقه. چرا باید کسی از راهی جز درس خوندن نمره بگیره؟ یکی پول میده یکی نامه می نویسه یکی…! یا باید برای همه این روش باشه یا هیچ کس. چرا اونی که نداره 50 تومن بده به استاد اما به اندازه ی 9 درس خونده باید بیفته و اونی که به اندازه ی 2 درس خونده باید با 50 تومن پاس بشه؟؟
          بعلاوه گاهی بعضی استاد ها لیاقت حرف زدن یا التماس کردن رو ندارن
          من هم روحیه ی این کار رو ندارم و خوشم نمیاد

  7. مریم بانو گفت:

    امین اسم این خفت نیست
    استعداد تو رسوندن پیام با واژگانه.

    ببین چندین روز پیش یه نت توی گودر شیر شده بود که یه نیروی برای کار تو زمینه خبر نویسی و گزارش نویسی و انجام مصاحبه با این مشخصات می‌خواست: دختر 22 تا 25 ساله، ساکن مرکز تهران، آشنایی بیش از حد متوسط به اینترنت و کامپیوتر، و لیسانس علوم اجتماعی و با گرایش ارتباطات.
    من روی یکی از اون مودهای خجستگیم بودم. بهشون یه امیل بسیار بسیار خجسته نوشتم. برای علی که متن ایملم رو خوندم مثل تو برخورد کرد و گفت عمراً جوابمو بدن. ولی بعد از دو روز ازم شماره و آدرس وبلاگ خواستن و دیروز هم رفتم برای مصاحبه به دفترشون!
    کارشون کاری نبود که مورد علاقه من باشه. سرویس اقتصادی بودن. ولی نکته جالبش برام این بود که از بین تمام کسانی که ایمیل زده بودن فقط من که حتی شرط اصلی کار یعنی لیسانس علوم اجتماعی و ارتباطات رو نداشتم پذیرفته شده بودم و با وجود اینکه بهشون گفتم تو زمینه کاری اونا هیچ تخصص و پیشینه‌ای ندارم باز هم به خاطر اثر خوبی که با ایمیلم روشون گذاشته بودم برای بودنم اصرار داشتند.
    :)

    اینو تعریف کردم که بدونی اگر چیزی برای تو مسخره به نظر میاد دلیل نمیشه برای استادت هم این جور باشه. من کلی از این نامه ها زیر برگه های دانشگاهم نوشتم و کمکم کرده نیفتم بچه! مهم اینه بدونی چه چیزی بنویسی که تک باشه و با نوشته های عادی دیگران فرق داشته باشه!

    B-)

    • امین گفت:

      بیچاره علی میخواد با زبون تو چه کنه واقعن؟!
      کامنت بالاییم رو بخون، حالا واقعن فک میکنی جز هنر بودنش، کار درستی هم هست؟

      • مریم بانو گفت:

        اگر استادش استاد درستی بود و خودش چیزی از حق من رو ضایع نکرده بود با نحوه درس دادنش، نه. کار درستی نیست.

        ولی اگر خود استاد از من دانشجو بدتر بود، چرا من رو دستش نزنم؟ هان؟

        بعد هم اینکه کلاً آدم یا نامه نمی نویسه یا نمیره حرف بزنه، اگر هم این کارا رو کرد باید به بهترین نحو بکنه که نتیجه بده. نظرم اینه.

  8. سینا گفت:

    آدم باس مرد باشه!!
    افتاد، بگه افتادم.
    دیگه این نامه نگاریا و سوسول بازیا چیه!؟!؟:دی

  9. marya گفت:

    من اگه جای استادت بودم 1 که هیچ بهت 10 نمره دیگه هم میدادم. سفارش قبول می کنی؟

  10. marya گفت:

    اصلا یه کار دیگه. بیا با این دوستت صحبت کن سری کار کنه. این همه جماعت محتاج داریم

دیدگاه‌تان را ارسال کنید ...


Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.