خودکار آبی

نوشته شده توسط امین در 16 آبان 1388

مامانم امروز میگفت

یکی از بچه ها تکلیفش رو با خودکار قرمز نوشته بود. ازش پرسیدم چرا؟

چیزی نگفت

پرسیدم قرمز رو دوست داری؟ چرا؟

یواشکی جواب داد: خودکار آبیم گم شده بود

.

.

.

بعد نوشت(!) : فکر میکنم بعضی از دوستان متوجه نشدن که مسئله، فقر ِ  :(

header copy 2

۱۹ دیدگاه دسته‌بندی : وردپرس

۱۹ دیدگاه برای “خودکار آبی”

  1. مریم بانو گفت:

    آخـــــــــی
    دلم براش خودکار آبی خواست
    :X

  2. آزاده گفت:

    امین جان حالا یه خاطره بشنو از من:
    به شاگردم گفتم چرا با خودکار می نویسی؟اگه جوابت غلط باشه چی کار کنیم؟
    جواب فرمودند: دوست دارم!

    • امین گفت:

      فک کنم سرکار ابعادی را دارا میباشی که من هنوز کشفشون نکردم
      اما اون بچه های دبستان کشفشون کردن و …
      آره دیگه!
      باید تا دیر نشده یه کاری بکنم!!
      B-)

  3. سرور گفت:

    :))

    الهی بمیرمش ! چقد قشنگ جواب داده

    یاد اون خودکارای ۴ رنگ افتادم، یادتونه؟ با اونا دلم می‌خواست هر خطشو با یک رنگ بنویسم

  4. چه باحال! مادرت معلمه.

    از بچگی نمی دونم چرا دوست داشتم مامانم معلم می بود. به خصوص وقتی با یه بغل ورقه امتحانی بیاد خونه!

  5. امین گفت:

    خوشبختانه یا متأسفانه، انقدر مرفه نبودم که هروقت هرچی میخوام و اراده میکنم، داشته باشم
    اما فکر میکنم هیچوقت نتونم بفهمم که نداشتن یه خودکار آبی توی خونه
    چه حالی داره
    .
    .
    همیشه میدونستم (میدونستیم) که همچین آدمایی اطرافمون هستن
    اما شاید اینجوری حسش نکرده بودم؛
    یا شاید فراموش کرده بودم

  6. unique گفت:

    خوب چی می شه گفت
    متاسفم
    ناراحت شدم
    الهـــــــی…
    طفلکی
    چقدر گناهیه…
    اینا هیچ دردی از این آدمایی که دورمونن دوا نمی کنه
    واسه اینکه ریشه فقر و از بین ببریم باید دیدها عوض بشه
    به نظر مسخره میاد میدونم
    اما به نظر من خیلی ها به راحتی می تونن یدونه که سهله بینهایتا خودکار آبی داشته باشن به شرطی که اونو بخوان
    .
    حتمن الان داری فکر می کنی ، دارم چرت می گم اما نه !
    مشکل اونایی که فقیرن اینه که پزیرفتن فقیرن و سرنوشتشون همینه ، اونایی که فقیرن رویای ثروتمند شدن ندارن ! نمی دونم می فهمی یا نه ، دنیا همیشه اون چیزی رو بهمون می ده که دنبالشیم ، نمی گم ملت می خواستن که فقیر باشن نه ، اما واقعن نخواستن که که دارا باشن ، اوت ته مهای وجودشون این فکرو پذیرفتن که فقیرن !
    باور کنید !
    وقتی چیزی رو به دست میاری که رویاشو داشته باشی و با تمام وجودت دنبالش باشی ، این یه اصل ِ و هیچ وقت هم تغییر نمی کنه !
    دنیا چیزی رو بهمون می ده که می خوایم ، واقعن می خوایم !
    .
    برای من اتفاق افتاده بارها و بارها ، و متوجه شدم چون باورمه و بهش توجه کردم ، شمام اگه یخورده فکر کنید می بینید تو زندگیتون واقعن اتفاق افتاده
    .
    خیلی وقتا می شه که یه چیزیو می خوای خیلی هم می خوای اما باور قلبی نداری که بهش می رسی ، پس بهش نمی رسی !
    .
    یکی منو از بالای منبر بیاره پایین..
    مرسی

  7. سعيد گفت:

    میدونی
    یه چیزی که ازش نفرت دارم اینه که یه موضوعی جدی مطرح میشه، و دیگران با نظرات غیر جدیشون به گند میکشنش. و بعد خود اون طرف هم مجبور میشه که با فضا همراهی کنه
    اینو گفتم چون خودمم اصولن هر از گاهی دچارش میشم، و بعد حالم از خودم به هم میخوره که چرا وا نستادم تو روشون داد بزنم
    البته شرمنده رفقا. مخلصتون هم هستیم

  8. سینا گفت:

    دلم خیلی واسه این جور بچه ها و حتی بزرگتراشون میسوزه
    میشه با دادن یه خودکار آبی که واسه من هیچ ارزشی نداره دلشونو شاد کرد
    وقتی هم که شاد شدنشونو میبینی خودت شاد میی
    ولی افسوس از اینکه اون خودکار هم تموم میشه

  9. علی گفت:

    علم بهتر است یا ثروت؟!

دیدگاه‌تان را ارسال کنید ...


Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.