قر و قاطی

نوشته شده توسط امین در 13 آذر 1388

نوشته بودم

این روز ها بدلیجات بیشتر از اصل ِ شون طرفدار دارن

این روزا همه چیز تقلبی شده

این روزا همه چیز مصنوعی شده، تکراری شده

حتا درخت های کاج!

اما بعد یادم افتاد که همه چیز نه، هنوز هم یه چیزایی هستن که اصل و واقعی هستن

مثل دوستی ها و دوست داشتن ها

(البته نه همشون!)

————

چتر ها را باید بست / جور دیگر باید دید

این دیالوگ رو امروز از تلویزیون شنیدم!!

————

درباره الی رو امروز دیدم، جای چنتا از آهنگ های آپوکالیپتیکا روی فیلم خالی بود

به شدت!

————

چرا باید یه مانتو پشتش زیپ داشته باشه؟! دلیلی داره جز …؟!!

این از مشاهداتم توی خیابون بود!

————

تفاهم رو باید پیدا کرد؟

باید بدست آورد؟

یا باید ساخت؟

————

طرف نوشته بود

به ۲۰۱۲ امیداور باش بلکه راحت شدیم همه

————

این دوتا رو هم ببینید

+ +

————

هر دوستی را که دوران سختی نصیبت ساخته نیک نگاه دار. امام علی (ع)

۴۰ دیدگاه دسته‌بندی : علی الحساب

۴۰ دیدگاه برای “قر و قاطی”

  1. موبد گفت:

    حالا شد.
    .
    .
    .
    .
    آخه من به تو چی بگم؟
    این پستت چند تا اپیزود داره که هر کدومو بایس کلی راجع بهش کامنت گذاشت
    درباره الی رو خوب اومدی
    زیاد به مانتو فکر نکن.اذیت میشی!!! ( موزیانه )ه

    • امین گفت:

      هر جور راحتی خب! خواستی بگو ;)

      • موبد گفت:

        چشم ها را باید شست …
        .
        .
        .
        .
        ینی بایس نگاه ها رو عوض کرد
        تو یه بلاگی یه چیز خیلی باحال و طنز خوندم از این مطلب!!!ه
        اگه قسمت شد حضوری برات میگم

        .
        .
        .
        .
        درباره الی …
        آخرین باری بود که با در دوران مجردی خواهر کوچیکه باهاش رفتیم سینما ( منو هادی داداشی و خواهر کوچیکه ).یادش بخیر اون روز ( تا شب ) کلی خوش گذشت.نوستالجی و این صحبتا
        .
        .
        .
        .
        .
        مانتو زیپ دار …
        دقت نکردم
        اما چقدر اینروزا خانمای چکمه پوش زیاد شدن!!!ه
        دقت کردی؟
        .
        .
        .
        .
        2012…
        مگه قراره 2012 اتفاق خاصی بیفته؟؟؟
        معنی ش نرسید؟>.
        .
        .
        .
        .
        .
        ++ ها رو هم دیدم
        خوشمان آمد
        .
        .
        .
        .
        جمله امام علی رو هم اساسی پایه م .

  2. موبد گفت:

    سراغ اون به علاوه ها هم رفتم
    مرسی

  3. رز سیاه گفت:

    اگر چتر ها جلوی دید رو گرفته باشند خوب باید بست دیگه !
    .
    با نظرتون درباره درباره الی مخالفم
    .
    شما از این به بعد به جای اینکه پشت مردم رو نگاه کنید سرتون را پایین بیندازید ، دلتون گرفت به آسمان نگاه کنید ، و وقتی که باز دلتون گرفت به کسی که کنارتون راه میره نگاه کنید
    .
    بستگی به نوع تفاهمش داره ، مثلاً تفاهم رو سر میز مذاکره برای صلح یا جنگ باید تفاهم رو به دست آورد و جای های دیگه هم با توجه به شرایط پیش رفت
    .
    طرف فیلم زیاد نگاه می کنه !
    .
    اون 2 تا رو هم دیدم
    .
    برای همین صحبت هاشونه که انسان آهی با حسرت می کشه و افسوس می خوره که چرا انسان ظرفیت پذیرش قرآن ناطق رو نداشت

  4. Hans Schnier گفت:

    1.اون مانتویی که پشتش زیپ داره هدف مشخصیو دنبال می کنه که قطعاً تأیید می کنی داره با موفقیت به انجامش می رسونه. مشکل مانتوئه نیس، مشکل هدفس که شاید قابل بحث باشه اما قابل رد نیست مخصوصاً تو زندگی ای که هدفمند بودنش به این شدت مورد تشکیکه.
    2. جواب تفاهمه رو احتمالاً ئقتی می فهمی که 2 تاشو امتحان کنی و ببینی جواب نمی ده! جدی.معمولاً زندگی سؤالای آدمو این طوری جواب می ده.
    3. خدا از دهن نوستراداموس بشنوه.
    4. …ولش کن. الان حال ندارم با معصوم مخالفت کنم.

  5. Hans Schnier گفت:

    این عکس بی ناموسی ای که وبلاگ بی شرفت از من این بغل گذاشته رو هم یه جوری بردار

  6. =))))
    و لابد چشم‌ها را باید شست با زنی زیر باران باید خفت! شاه‌کاره این صدا سیما.

    درباره‌ی الی به نظرم موسیقی متن نمی‌واست. باهات مخالفم! اوج هنر این بود که بی هیچ ریتم موسیقایی ریتم دار کنه صحنه‌ها رو و چه خوب هم کرده این کار رو. ضربه یا پتک آخر رو هم با موسیقی پایانی بی‌نظیرش می‌زنه.

    جامعه‌ی بسته همین مشکلات رو داره. راه فرار. دهن کجی به قانون با استفاده از قانون. قرآن خیلی کتاب منطق‌دار و خوبیه که هیچ‌جاش مجبور نمی‌کنه کسی رو به پذیرش راهی که خودش داره صراط مستقیم ذکر می‌کنه. لابد خدا بهتر از ما جامعه شناسی بلد بوده.

    به نظرم تفاهم نصفش پیدا کردنیه، نصفش ساختنی. تصمیم این‌که کجا رو بخوایی پیدا کنی و کجا رو تحمل کنی بسازی با خودته

  7. marya گفت:

    4. بعد من میگم شیطونی بخند!ه
    5. هر سه تاش. اگرچه اونی که ساخته بشه احتمالا تا آخر عمر می مونه
    6. شما بگو 2120!
    خیلی خوشحالیم که بالاخره تشریف اوردین.

  8. Leo گفت:

    شاید چون همون بدلی ها معرفتشون بیشتره ، درختاش خوردنی بودن ؟
    —-
    از اون خوشمزگی های مجری ها بوده ؟
    —-
    درباره الی رو ندیدم و دوس دارم که ببینم
    —-
    پشت و رو پوشیده بوده !
    بابا ملت هر چی مد می شه می خرن ! بدون اینکه فک کنن ، مثل همین آویز های play-b-oy که یه زمانی مد شده بود و هر دختر دبیرستانی یه مشت به خودش آویزون می کرد…
    —-
    تفاهم رو به سادگی باید کرد ، که ته دروغه تفکر تفاهم ؛ وقتی که یه مشت تفاوت رو به عنوان تفاهم در نظر می گیریم الکی دل خوش می کنیم تا روزی که این وضع با قدرت بدی حالمون رو خفت کنه.
    —-
    .
    —-
    قوز بالای قوز !
    —-
    .

  9. سعید گفت:

    فاطی فاطی فاطی فاطی
    عدس و پیاز…
    .
    بدست آوردن با پیدا کردن چه فرقی می کنه؟
    من که شخصن میلی به ساختن ندارم، بیشتر از این جهت که اغلب نشدنیه
    .
    به 2012 امیدوارم، خیلی امیدوارم
    .
    آتش عشق مطلقی یا علی…
    ولی توی دوران سختی بهترین دوستامون کیان؟
    .
    ادامه دارد…

  10. بهانه گفت:

    درباره الی رو هم من دیدم
    زیاد به دلم نشست
    یه جور تبلیغ خود کشی بود!!!
    چون آخرش میخواست اینو بفهمونه که:
    یک پایان تلخ بهتر از تلخی های بی پایانه….

  11. مریم بانو گفت:

    ببین امین الان که توقع نداری من برای همه ی این قر و قاطی هات جواب درست درمون بدم؟
    آفرین پسر خوب! فقط بدون خوندمشون! حسم چی بود رو هم بعداً حضوری بهتون میگم و لگدمالتون می کنم!
    :دی

  12. محمد گفت:

    همش برای سک سه

دیدگاه‌تان را ارسال کنید ...


Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.