هاگ درمانی Post author:امین Post published:شهریور ۱۱, ۱۳۹۱ Post category:تضاد / مینیمال Post comments:۵ دیدگاه من اگه خدا بودم برای هرکسی یه بغل هم خلق میکردم خداییش اینجوری بی انصافی ِ خدا… اشتراکگذاری:رایانامهبیشترتوییترفیسبوکچاپتامبلرلینکداینرددیتپینترست #نوشته های مشابه: نسل بی خاطره ۷۳۴ شورت صورتی ماشین چیزهای خوب برچسب ها: بغل, خدا, درمان, راه حل Read more articles پست قبلیابعاد دختر پست بعدیزندگی شاید دوست داشته باشید پیر… خرداد ۲۰, ۱۳۸۹ زندگی بهمن ۲۴, ۱۳۹۴ نوشتهی پیشین آذر ۱۴, ۱۳۸۹ خالق خندان اردیبهشت ۳۱, ۱۴۰۳ این پست دارای 5 نظر است قطره باران پاسخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۱ ئه! منزل جدید مبارک:) آخییییش چشام باز شد.چی بود اون بکگراند سیاه امین پاسخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۱ ئه ممنون! :ی شماها که همه نیمه تعلیقین… مرسی. خوبه؟ :] درمه پاسخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۱ خیلی عجیبه آدم بیست سال تنهاست و همه چی عادیه یه ساعت آغوشه با محبت و گرمی رو تجربه میکنه میفهمه که چقدر جای اون توی زندگیش خالی بوده و دیگه از فکرش در نمیاد! خیلیا اینو میگن. آزاده پاسخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۱ خونه ی جدید مبارک:) :* امین پاسخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۱ مرسی گنده! :) دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنظراتEnter your name or username to comment Enter your email address to comment Enter your website URL (optional) ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA. شش + = Δ
درمه پاسخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۱ خیلی عجیبه آدم بیست سال تنهاست و همه چی عادیه یه ساعت آغوشه با محبت و گرمی رو تجربه میکنه میفهمه که چقدر جای اون توی زندگیش خالی بوده و دیگه از فکرش در نمیاد! خیلیا اینو میگن.
ئه! منزل جدید مبارک:)
آخییییش چشام باز شد.چی بود اون بکگراند سیاه
ئه ممنون! :ی
شماها که همه نیمه تعلیقین…
مرسی. خوبه؟ :]
خیلی عجیبه
آدم بیست سال تنهاست و همه چی عادیه
یه ساعت آغوشه با محبت و گرمی رو تجربه میکنه میفهمه که چقدر جای اون توی زندگیش خالی بوده و دیگه از فکرش در نمیاد! خیلیا اینو میگن.
خونه ی جدید مبارک:) :*
مرسی گنده! :)