هیچ وقت یادم نمی ره ، سر ظهر بود . دوم راهنمایی مدرسه تعطیل شده بود ، یکی از بچه ها گلوله برفی که چه عرض کنم ، یخی بود از این ور حیاط پرتاب کرد ،از اون حیاط به اون بزرگی راست راست اومد از پشت خورد تو کله معلم دینی که کنار من وایساده بود ، بنده خدا یه چند دقیقه گیج گیج بود انگار که رفته باشه زیر چیزی یا چیزی رفته باشه زیرش .خدا حفظش کنه مو هم نداشت گلوله ام که گلوله توپ بود ولی تا به خودش اومد پسره گرفت تا خورد زدش یعنی زد ها و ما بقی ماجرا…
من الان گشنه مه ، کاری به برف و خاطره و عکس و کاج و اینا ندارم :دی
چشمم فقط یه کلمه رو میبینه تو کل این صفحه
اونم فقط “کیکه ”
من کیک دلم خوااااست الان خب :(
معلوم نیست که از رو کیکی گرفتی ولی این کاجاشم خیلی تابلوئه که واقعی نیستن. خیلی تر و تمیز صاف و صوفن!
چه عجب پوکیدم رفتم اومدم دیدم نیستی…
این الان کیکه ؟
نمی گی ملت هوس می کنن؟
:)
الان باید به خاطره ت بخوندم؟
نه نخوند! به مشکلات مردا فک کن!
معلومنیست از روی کیکه، ولی تابلوئه که طبیعی نیست
هیچ وقت یادم نمی ره ، سر ظهر بود . دوم راهنمایی مدرسه تعطیل شده بود ، یکی از بچه ها گلوله برفی که چه عرض کنم ، یخی بود از این ور حیاط پرتاب کرد ،از اون حیاط به اون بزرگی راست راست اومد از پشت خورد تو کله معلم دینی که کنار من وایساده بود ، بنده خدا یه چند دقیقه گیج گیج بود انگار که رفته باشه زیر چیزی یا چیزی رفته باشه زیرش .خدا حفظش کنه مو هم نداشت گلوله ام که گلوله توپ بود ولی تا به خودش اومد پسره گرفت تا خورد زدش یعنی زد ها و ما بقی ماجرا…
دلمان برف بازی می خاهد
من الان گشنه مه ، کاری به برف و خاطره و عکس و کاج و اینا ندارم :دی
چشمم فقط یه کلمه رو میبینه تو کل این صفحه
اونم فقط “کیکه ”
من کیک دلم خوااااست الان خب :(
میخرم برات!! :دی