برف بازی

نوشته شده توسط امین در 6 بهمن 1389

گفتم حالا که برف نمیاد، براتون یه خاطره ی شیرین از برف بازی بگم!

اونم اینکه:

یه بار یه گلوله ی برف باعث شد یکی از بچه ها یه هفته نیاد مدرسه…!!‏

 

معلومه عکس رو از رو کیک گرفتم؟!‏

۱۰ دیدگاه برای “برف بازی”

  1. سینا گفت:

    معلوم نیست که از رو کیکی گرفتی ولی این کاجاشم خیلی تابلوئه که واقعی نیستن. خیلی تر و تمیز صاف و صوفن!

  2. Asiyeh گفت:

    چه عجب پوکیدم رفتم اومدم دیدم نیستی…
    این الان کیکه ؟
    نمی گی ملت هوس می کنن؟

  3. مریم بانو گفت:

    الان باید به خاطره ت بخوندم؟

  4. مریم بانو گفت:

    معلومنیست از روی کیکه، ولی تابلوئه که طبیعی نیست

  5. naatoor گفت:

    هیچ وقت یادم نمی ره ، سر ظهر بود . دوم راهنمایی مدرسه تعطیل شده بود ، یکی از بچه ها گلوله برفی که چه عرض کنم ، یخی بود از این ور حیاط پرتاب کرد ،از اون حیاط به اون بزرگی راست راست اومد از پشت خورد تو کله معلم دینی که کنار من وایساده بود ، بنده خدا یه چند دقیقه گیج گیج بود انگار که رفته باشه زیر چیزی یا چیزی رفته باشه زیرش .خدا حفظش کنه مو هم نداشت گلوله ام که گلوله توپ بود ولی تا به خودش اومد پسره گرفت تا خورد زدش یعنی زد ها و ما بقی ماجرا…

  6. محمد گفت:

    دلمان برف بازی می خاهد

  7. من الان گشنه مه ، کاری به برف و خاطره و عکس و کاج و اینا ندارم :دی
    چشمم فقط یه کلمه رو میبینه تو کل این صفحه
    اونم فقط “کیکه ”
    من کیک دلم خوااااست الان خب :(

دیدگاه‌تان را ارسال کنید ...


Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.