خدا

نوشته شده توسط امین در 15 خرداد 1389

تو که میخواستی اشرف مخلوقاتت رو بفرستی که توی همچین کثافتی دست و پا بزنه

مجبور نبودی خلقش کنی

تگ: اثرات خوندن تاریخ تمدن ، اس ام اس مامان ، خوندن جملات قصار ، دیدن اون دختره توی تولد آرزو ، زندگی چند ماه اخیر ، جلسات جمعه ها ، چنتا از دوستان و غیره

۷۲ دیدگاه دسته‌بندی : وردپرس

۷۲ دیدگاه برای “خدا”

  1. خدا گفت:

    مرتیکه ی مزخرف! اومدنش دست تو نبود، ولی رفتنش که دسته خودته! اگر فکر می کنی داری تو کثافت دست و پا میزنی، یه کم خا.یه داشته باش و خودت رو خلاص کن! بی خا.یه!!!
    به جای این که گورت رو از این دنیا کم کنی، مرتب به در و دیوار و زمین و زمان و ننه و بابا و خدا و پیغمبر فحض میدی!!! یا مثل یه مرد بنال چته یا این که گورتو کم کن برو یه جایی که فکر می کنی خوبه!!!
    اگر یه بار دیگه ببینم داری چرند میگی یا دهنتو بیشتر از اندازه باز کردی، همچین …م رو میذارم تو دهنت که تا آخر عمر خفه قون بگیری! حالیته؟؟؟

  2. امید گفت:

    الان داشتم این پرنده های بدبخت نفتی رو تو ساحل آمریکا میدیدم، دیدم میشه اینجوری بگیش:
    تو که میخواستی اشرف مخلوقاتت رو بفرستی که اینجوری کثافت کاری کنه
    مجبور نبودی خلقش کنی

  3. marya گفت:

    با تشکر از خدای مهربان بابت کامنت اول!
    بکش بیرون از کثافت. جنبه نداری تاریخ فلسفه بخونی نخون برادر من!… ولی جدا خیلی قشنگ نیست؟ باورم نمیشه توی تنبل داری اینو می خونی!:D

  4. asiyeh گفت:

    مرتیکه ی مزخرف! اومدنش دست تو نبود، ولی رفتنش که دسته خودته! اگر فکر می کنی داری تو کثافت دست و پا میزنی، یه کم خا.یه داشته باش و خودت رو خلاص کن! بی خا.یه!!!
    به جای این که گورت رو از این دنیا کم کنی، مرتب به در و دیوار و زمین و زمان و ننه و بابا و خدا و پیغمبر فحض میدی!!! یا مثل یه مرد بنال چته یا این که گورتو کم کن برو یه جایی که فکر می کنی خوبه!!!
    اگر یه بار دیگه ببینم داری چرند میگی یا دهنتو بیشتر از اندازه باز کردی، همچین …م رو میذارم تو دهنت که تا آخر عمر خفه قون بگیری! حالیته؟؟؟)
    (با این موافقم دهنتو ببند )

  5. سینا گفت:

    اینجا چون خیلی مهربونانه سخن رانده میشه من دیگه چیزی نمیتونم بگم و اینقد مهربانانه راهنماییت کنم!!!!!!

  6. سعید گفت:

    جدن وقتی دو تا خانوم تهدیدت کنن که یه چیزی بذارن دهنت دیگه خیلی اوضاعت بی ریخته.
    من بودم که پس می گرفتم حرفمو! :))

  7. آزاده گفت:

    و خداوند مستراح را آفرید تا معیاری گردد برای مقایسه دهان بعضی از اشرف مخلوقات با محتویات آن.
    آمین!

  8. موبد گفت:

    آخه فاز منفی !!! همش باید یادمون بیاری ؟؟؟
    یه جکی ، داستانی ، عکسی ، یا آهنگی آپ کن بلکه یادمون بره

    • امین گفت:

      داستان نداریم
      عکس میذاریم. که البته سوژه زیاد نداریم، دوربین جدید هم میخوایم
      آهنگ هم مخابرات ترکمون زده به سرعت آپلودمون، چند ماهه
      !

  9. خدا گفت:

    ارزش آدما به اندازه عقل شونه!!! می دونم نمی فهمی من چی می گم، ولی می نویسم واسه روزی که امیدوارم حداقل این یکی رو بفهمی، همه چی رو به مسخره میگیری و لوث برگزار می کنی، بعد انتظار داری همه چی واست روشن و به حقایق دست پیدا کنی،،،
    اگه واقعا دنبال حقیقت زندگی هستی، مرد باش و برو دنبالش، اگر هم نفهمیدی باز هم مرد باش بگو من نمی فهمم، اعتراف به نفهمی تازه اول راهه، نه این که بیای اینجا و شروع کنی غر زدن و ور ور کردن…
    اگر حقیقتا دنباله اینی!!!
    اگر هم که فقط واسه این می نویسی که ملت بخونن و بگن به به عجب پسر FUN ای هستی تو، دمت گرم و از این حرفا!!! بهت بگم ول معطلی!
    اگر دنبالشی یه کامنت بذار، بگو هستم، بعد میام راه رو بهت نشون میدم!

    • امین گفت:

      همون کامنت اول رو که خوندم حس کردم همو میشناسیم
      یه لحظه فک کردم علیرضایی ، بعد دیدم الفاظت برا اون خیلی سنگینه! خلاصه که آره! حس میکنم میشناسمت بیرون اینجا، اما نمیدونم کی ای
      .
      خیلی هم میفهمم
      خیلی هم نمیفهمم، بابت اونا که نمیفهمم، آره کمک میخوام
      هستی؟
      ممکنه برای اون هم باشه
      اما لااقل نه همیشه! لااقل نه این! نه اینجوری
      بیا نشون بده ببینم چیکاره ای؟
      ممنون!

  10. خدا گفت:

    راستی اون دختر ه تو تولد آرزو رو به منم نشون بده، شاید منم بهفمم چه کثافتی رو خلق کردم!!!

    • امین گفت:

      من غلط بکنم بگم کثافته! چی میگی واس خودت؟؟ از کجات در میاری؟ من پست رو نوشتم و یه چیزایی رو هم دیده بودم، از روی اونا ننوشتم که نابغه

  11. Hans Schnier گفت:

    به خداوند (ع):
    جناب آقای خدا (از روی ابزار دهن بستنت آقا خطاب می کنم) چرا چرند می گی؟ خودکشی راه حل نیس، راه خروجه. راه حلم باشه شدنی نیس وقتی زندگی حداقل 3نفر دیگه رو مستقیماً بند کردی به زندگی من. شدنی ام باشه دلیل نمی شه واسه تو که بپیچونی و جواب ندی. تکلیف این مزخرفاتی که خلق کردیو باس روشن کنی. عروسک که نساختی انگولش کنی، پاره پورش کنی، بندازیش دور صداش در نیاد. تو یا باید جواب سؤالا رو بدی یا راه رسیدن بهشو. برو دنبالشم شد حرف؟ کجا برم دنبالش؟ تو این همه اسکلی که آفریدی کی از کدوم راه به کدوم جواب منطقی رسیده؟سیستمت اگه فقط همینه و چیزی پس و پیشش نیس، مشکل داره، باگ داره، ریدی.

    به امین:
    نمی فهمم امین. اگه داری سوتی می گیری و می گی کارش ایراد داره، ینی به اون کار درستی ام نیس ینی دستوراشم احتمال داره اونقدا رو حساب کتاب نباشه ینی قاعدتاً اینم که گفته نکنین نباس حجت باشه واسه ت. کدوم طرف قضیه ای؟

    • امین گفت:

      نه خب، همش ترکمون نیست
      گاهی آدم شک میکنه، خسته میشه، حس میکنه غلط دیده، اما نمیشه زیر همه چیز هم زد
      بعلاوه نمیدونم، یه ذره بهت حق میدم، اما باید قبول کنیم خودمون داریم گند بالا میاریم، حالا اینکه اون نشسته و هیچ کاری نمیکنه
      خودش قبلن گفته بود زمانش دست خودمه که وارد عمل بشم
      منتاها ما دیگه نمیکشیم و خسته شدیم

  12. آزاده گفت:

    من منظورم به کامنت اول بود.
    و فکر می کنم هیچ کدومموم در حدی نیستیم که بخوایم نصیحت کنیم، این کسی که به اسم خدا کامنت میزاره چه شناختی از امین داره که به این راحتی نصیحت می کنه؟ اصلا شناخت هم داشته باشه، حق بهش نمی ده که این طور مطمئن حرف بزنه!
    از بقیه هم تعجب می کنم چرا این طور برخورد می کنن! مطمئن و انگار آگاهن از همه چیز!

  13. Hans Schnier گفت:

    زاستی یادم رفت! به مریم و سعید:
    خفه شید بابا. ینی خدا دنیا رو آفرید که ملت با هم بجنگن، شهرا رو خراب کنن، خونه ها رو بگیرن، همدیگه رو بکشن، بعد که چشون افتاد به یه بچه ی مرده گریه کنن واسه ش،نه؟ ینی این انقد قشنگه که به همه ی اونا میرزه؟ینی اون سربازی که یحتمل تا نیم ساعت پیش یا نیم ساعت دیگه مشغول تجاوز به مادر همون بچه بوده به خاطر تأثرش از مرگ بچه هه اشرف مخلوقاته، کلهم دنیا ام واسه همین بنا شده؟
    لااقل صحنه ی طلوع آفتاب میذاشتی. نور قطبی میذاشتی. یه چهره ی قشنگ میذاشتی. یه چیزی لااقل کثافتش تو چش نزنه.

    • marya گفت:

      من کی گفتم خدا دنیا رو آفرید که تو کثافت زندگی کنیم؟ کی گفتم کار اون سرباز می ارزه به کثافت این دنیا؟
      حرف این نیس. حرف سر اینه که غر زدن فایده نداره. بهتره زندگی کنی. حداقل اختیار زندگی خودتو که داری. تا اون جایی که پا رو دمت نذاشتن که می تونی واسه زندگیت تصمیم بگیری. تو خوبی می کنی، بقیه نمی کنن مشکل خودشونه. انقدم بد نیس… خیلی لحظه های خوب تو زندگی ماها بوده که به کل این زندگی می ارزه. بی انصافیه کنار گذاشتن همه ی اینا

    • امین گفت:

      اگه زودتر از سعید با تو آشنا شده بودم، باهم ازدواج میکردیم کورش
      هرچند دووم نمیاریم
      کلن تفاهم داریم اما
      البته بیشتر توی نظر
      نه عمل!

    • سعید گفت:

      چند وقتیه اونجوری که دلت میخواد برداشت می کنی، نه اونجوری که نوشته میشه
      دفاعیات مریم هم حرف من نیس، حرفامونو یکی نکن لطفن

  14. آرزو گفت:

    اول اینکه من غیرت دارم! کدوم دختره؟! هان؟هان؟
    دوماً آهای اولین کامنت! حس ادعات تا کجات بالا زده که اینجوری انقد راحت ادب بذلُ بخشش می‌کنی؟! اینجا خانواده رد میشه … من فکر نمی‌کنم حتی اگه تو خلیفه‌ی خدا هم باشی حق داشته باشی اینجوری حرف بزنی … نمی‌دونم امینُ می‌شناسی یا نه؟! اما باید دید دلیل نوشتن نویسنده چیه! مجبور به خودسانسوری نکنید کسیُ …

  15. unique گفت:

    1: اینجا مث خونه می مونه ، خونه ی هر کسی حرمت داره ، ینی چی اینجور برخورد کردن ، مث لاتای تو خیابون ، خجالت بکش ، امین من ازت تعجب می کنم که گذاشتی اسمش همونجور خدا بمونه . حتی انتخاب اسمش هم برای من به توهینه چه برسه به بقیه حرفاش .

    2: ما اینجا غصه هامونو دردامونو دردو دلامونو می نویسیم ، یکی دوس داره تو پستش غر بزنه به کسی مربوط نمی شه ، به جای اینکه بیاین ببینید دوستتون چشه ، هر کی هرچی دلش خواست گفت.

    3: منم با Hans Schnier موافقم ، اصلن پست امین چه ربطی داره با اون پستی که سعید گذاشته چه برسه به اینکه جوابیه باشه . تو عقاید خودتو داری اونم همین طور ، درسته که خدا برای خلق همه ی ما دلیل داره ، درسته هیچ چیزی بی حکمت نیست ، اما این روزا ما از انسان بودنمون یا بهتر بگم از اینی که هستیم یا موجود که می گن عقل داره و رو دوتا پاش داره راه می ره ، غیر از سواستفاده کار دیگه ایی نمی کنیم ، به چی می نازیم ؟ به اخلاقای گندمون ؟ به دهنی که مث…استغفرلله !
    برید یه خرده فکر کنید ، خدا می دونسته چی کار می کنه این ماییم که نمی دونیم داریم چی کار می کنیم ، هر کی با خداش یه جور حرف می زنه ، تو کار خدا و بندش دخالت نکنید لطفن ، اون خودش بلده جوابشو بده . هیج کدومتون تو جایگاهی نیستین که بخواین چیزی از طرف اون به امین بگید .

  16. یکی گفت:

    بدبخت خدا
    خدا ادمو افرید
    پاکی رو هم افرید کثافت رو افرید
    گفت این دیگه اشرف مخلوقاتمه عقلش میرسه نره تو کثافت ها
    اما نمیدونست …

  17. امین گفت:

    هی خدا
    ازت بابات خلق کردن این کثافتای بالایی (!) میون این همه کثافت دیگه ممنونم
    به هر حال خدایی ها

  18. سعید گفت:

    یه چیزی، جدای همه این حرفا
    به فرض اینکه حرفت حق باشه، چرا باید اینا رو توی جمع بگی؟ آدم ممکنه علنی از یکی تشکر کنه، اما گلایه های شخصی رو آدم جلوی همه مطرح نمی کنه، خصوصی در گوش طرف میگه. از انصاف به دوره، اونم وقتی که تو هرچی دلت بخواد میتونی بگی و میدونی که خدا نمیاد واقعن اینجا جوابتو بده

  19. Hans Schnier گفت:

    آقا کامنت دونیت خرابه نمی شه جواب کامنت داد. درس شد میام جواب میدم

  20. خدای سابق گفت:

    خوب فکر کنم همتون تا الان فهمیده باشید من واقعا خدا نیستم، هر چند هیچ بعید ندونید که یه روز خودش بیاد و اینجا کامنت بذاره!
    پس خدایی ما تا حدی به شوخی شبیه بود، و اما بعد …
    امین@ کلی واست چیز میز نوشته بودم، بعد همه رو پاک کردم! دلیلش بمونه واسه بعد …
    اونایی که میگن من امین رو نمیشناسم@ البته که امییین رو خیلی خوب میشناسم، خیلی خیلی زیاد، زیاد با هم نبودیم، ولی همون چند وقت برای شناختش کافی بود.
    از همون بچگی هاش خیلی دوست داشت خودکشی کنه، چند باری هم لبه پنجره نشسته بود، ولی باز هم دلش نیومد! یعنی این که فکر میکنه هنوز راهی هست … (آیا باز در خدایی من شکی هست، افلا تعقلون؟!)
    اونی که میگه خودکشی راه فراره@ نابغه! صبح ها صبحانه چی میخوری؟ واقعا فکر می کنی من به امین گفتم این کار رو بکنه؟؟؟
    تمام کسایی که بی ادبی من رو تحمل کردن@ من زیاد اینجا نمیام، این بار هم به سفارش دوستی مشترک اومدم که فکر میکرد امین داره چپ میکنه! دلم از دستش خیلی پر بود، بدون حواشی، همه حرفم این بود : بجای نق زدن و عر زدن و فحش دادن و غر زدن و چرت و پرت گفتن و به زمین و زمان و ننه و بابا و خدا و پیغمبر بد و بیراه گفتن، راه های دیگه ای هم وجود داره!!! و این دقیقا همون چیزیه که امییین نمی فهمه یا نمی خواد بفهمه!
    بقیه@ پیامی خاصی براتون ندارم! از نظر من شما همتون در قد و قواره هم هستین، اما امییین یه سر و گردن از همتون بلندتره! پس انتظار نداشته باشید همون چیزی رو از نوشته های من برداشت کنید که امین می کنه، (که همین طور هم شد!)
    دوباره امییین@ دیگه اینجا چیزی نمی نویسم، خودت برو دنبالش، اگه به بن بست خوردی، خودت میدونی چیجوری باید دنبایم بگردی، “اگر کاری داشتی من پیشتم!”
    WORDPRESS@ …ی با این سیستم کامنت گذاریت!

  21. آرزو گفت:

    اووووووووووف! بابا سِکرت! بابا امین شناس! بابا آشنای نهان! بابا چیزفهم که بقیه نمی‌فهمن … آدرس بده بیایم برات نوشته‌های نهانِ آشکار بذاریم که “ادعا” چیزه خوبی نیست …

  22. سعید گفت:

    البته دوستانی که اینجا دارن “خدا” فحش میدن اگه میشناختنش اینجوری حرف نمیزدن
    قپی هم نیاید که نخیر ما بازم همینو میگفتیم. رفتار هر آدمی وابسته به مخاطب و سابقه و شخصیتی که داره تغییر می کنه، کم یا زیاد.

  23. خدا ؟
    بی کار بوده
    یه جا یه متنی روخوندم پسر بچه ه توشته بود
    خدایا دستم بهت برسه
    اعدامت می کنم !

  24. بنده خدا گفت:

    بگو ای پیامبر بار خدایا ای پادشاه ملک هستی تو هر که را خواهی ملک و سلطنت بخشی و از هر که خواهی بگیری و به هر که خواهی عزت و اقتدار بخشی و هر که را خواهی خوار گردانی و هر خیر و نیکویی به دست تو است و تنها تو بر هر چیز توانایی

دیدگاه‌تان را ارسال کنید ...


Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.