Hope…

نوشته شده توسط امین در 8 اردیبهشت 1388
بالاخره یه روز طلوع می کنه
حداقل امیدوارم
امیدواریم
.
.
.
۱۹ دیدگاه دسته‌بندی : عکس, یاهو 360‏

۱۹ دیدگاه برای “Hope…”

  1. Neo گفت:

    میدونم این عکس طلوع نیست
    اما
    دوس دارم از طلوع حرف بزنم

    بیست دی هشتاد و هفت

  2. مريم بانو گفت:

    عمری گذشت تا به امیـــــد اشاراتی
    چشمی بدان دو گوشه ابرو نهاده ایم

    در گوشه امیـد چو نظـّارگان مــــاه
    چشم طلب بر آن خم ابرو نهاده ایم

    :)
    منم دلم این شعرو خواست یهو

    امید…

    چیز خوبیه
    !

    :)

  3. ♣ Unique گفت:

    من همون اندازه که عاشق طلوعم . عاشق غروب هم هستم
    حسشون فوق العاده است
    مخصوصن…..ه
    :)
    یادش بخیر
    .
    عکست نستالیژکمو برانگیخت امین
    خیلی عکس قشنگیه
    دوسش دارم
    مرسی

  4. ♣ Unique گفت:

    منم دلم خواست اینو بنویسم :ه
    .
    آسمانها آبی
    پر مرغان صداقت آبی ست
    دیده در آینه ی صبح تو را می بیند
    از گریبان تو صبح صادق
    می گشاید پر و بال
    تو گل سرخ منی
    تو گل یاسمنی
    تو چنان شبنم پاک سحری ؟
    نه
    از آن پاکتری
    تو بهاری ؟
    نه
    بهاران از توست
    از تو می گیرد وام
    هر بهار اینهمه زیبایی را
    .
    .
    .
    .

  5. كچَـل ُ المُـلوك گفت:

    ش ش ش ش ش ش

    هیچی نگو

    فقط منظره رو ببین

    تو هنوز می تونی این منظره ها رو ببینی

    پس دیگه از زندگیت چی می خوای ؟؟

    .
    .
    .
    .

    همه امیدا اگه جمع شن

    اما تو این ساده ترین اما با شکوه ترینا رو نداشته باشی
    سا داشته باشی و نتونی ببینی

    همیشه شب باقی می مونه
    هیچ وقت طلوع نمی کنه

    هرچند
    تاریکی هم زیباست
    نیست؟

  6. كچَـل ُ المُـلوك گفت:

    عکس فوق العاده است حاجی

  7. Saeed-A گفت:

    بشنو رفیق راه من
    فریاد کینه خواه من
    تو جاده های خیس تو
    اگه داره بارون میاد
    از کوچه های سرخ شب، خورشید بازم بیرون میاد
    (حقش بود بهنوش اینو اینجا بنویسه)

  8. Neo گفت:

    3:40
    یه خواب ترسناک دیدم
    یه خواب خیلی بد
    از خواب پریدم
    گفتم یه سر به اینجا بزنم و بعد بخوابم
    بعدش میبینم اینجا چقدر خوشگل شده
    مرسی! خیلی خوب بود

    نمیدونم چرا
    اما یاد فیلم انجمن شاعران مرده افتادم
    هرکی دوس داره اینجا شعر بنویسه
    بازم ممنونم

    http://www.aftab.ir/news/2005/dec/22/c5c1135257509_art_culture_cinema.php

  9. مريم بانو گفت:

    بگم چی نشی نئو خان!!!ه

    دیشب داشتم خواب می دیدم که رفتم تو روستای مادریمون تو اصفهان، نزدیک طلوع خورشید که شده من بیدار شدم و رفتم روی پشت بوم خونه تا ازش عکس بگیرم
    تو خوابم به یاد این بلاگ تو بودم آخه
    :X

  10. مريم بانو گفت:

    بعدشم اگه بدوووونی من چقدر عااااااشق این انجمن شاعران مرده هستم؟؟؟
    وحشتناک دوستش دارم
    البته دوبله فیلمش تو ایران افتضاح بود
    ولی خود کتابش….. خیلی دوسش دارررررم
    اگه بهترین و تاثیرگذار ترین داستان زندگیم نباشه، مطمئناً تو صف برترین ها جایگاه بالایی داره

    :)

    ممنون بابت اینکه منو یاد اینم انداختی

  11. Neo گفت:

    مریم بانو
    :)

    خب چون هم گنده ای(:دی) هم در شرف مزدوج شدن، عِب نداره برات از اینا بزنم
    :X

  12. امین شاهنده گفت:

    .
    .
    بی ربط: چه خوبه که تو هم اسمت امینه
    .
    .
    :)

  13. ♠Silence Depth♠ گفت:

    ذخیره اش کردم امین
    قبلاً فکر کنم برای سیو کردن عکسات ازت اجازه گرفته بودم

  14. مريم بانو گفت:

    ای من ، ای زندگی

    در میان این همه واگویه های پرسش

    در میان زنجیره بی پایان بی ایمانان

    در شهرهای آکنده از ابلهان

    ای من ، ای زندگی

    به چه باید دل خوش داشت؟

    (پاسخ)

    به اینکه تو اینجایی

    که زندگی هست و یگانگی

    که نمایش بزرگ هنوز برجاست

    تا تو هم کلامی بر آن بیفزایی

    (والت ویتمن)

    :)
    خودت می دونی چیه دیگه؟
    از شعرای انجمن شاعران مرده هست

  15. مريم بانو گفت:

    من به جنگل رفتم چون سر آن داشتم که آگاهانه زندگی کنم. من بر آن شدم که ژرف بزیم و تمامی جوهر حیات را بمکم! … هر آنچه را که نبود ریشه کن کنم تا آن دم که مرگ به سراغم می آید، چنین نپندارم که نزیسته ام

    اینم از همون بود! بدفرم نوستالوژیکمان را برانگیختی! الان دارم برای چندمین بار بارون درخت نشیم رو می خونم. تموم شد برای چندمین بار باید انجمن شاعران مرده رو هم بخونم
    :D

    درضمن در همون راستاهایی که خودت گفتی، گذاشتن همونایی که خودت گفتی هم برای من بی اشکاله
    :D

  16. samira s گفت:

    نبودم دیرتر اومدم واسه همین از آخر اول شدم. بازم خوبه که از طلوع حرف زدی منم فکر میکنم این عکس طلوعه

  17. Saeed-A گفت:

    خواب بد… :(ـ

دیدگاه‌تان را ارسال کنید ...


Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.