حکایات Post author:امین Post published:بهمن ۲۷, ۱۳۹۰ Post category:وردپرس Post comments:۲ دیدگاه از یکی پرسیدن عشق چیست؟ گفت امروز بینی و فردا و پس فردا… روز اول گشت ارشاد گرفتش روز دوم بسیج روز سوم هم نیروی انتظامی اشتراکگذاری:رایانامهبیشترتوییترفیسبوکچاپتامبلرلینکداینرددیتپینترست #نوشته های مشابه: اصول گشادیسم برا خودم اونایی که باید میموندن، رفتن و … برچسب ها: حکایات بروز شده, حکایت ما, عشق زمان ما, گفت گه خوردم, منصور حلاج جدید این پست دارای 2 نظر است asiyeh پاسخ ۱۰ اسفند ۱۳۹۰ از دست تو . سپیده پاسخ ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ چه زود زودم ولش میکردن برادرا!!! :)) دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخنظراتEnter your name or username to comment Enter your email address to comment Enter your website URL (optional) ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم. Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA. + = هشت Δ
از دست تو .
چه زود زودم ولش میکردن برادرا!!! :))